vasael.ir

کد خبر: ۱۲۱۳۹
تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۳۹۷ - ۱۴:۲۶ - 11 November 2018
حجت الاسلام رضائیان| جلسه 21

فقه سیاسی|انتزاع حکم تکلیفی و وضعی از یکدیگر

وسائل- وقتی می خواهیم یک حکم وضعی داشته باشیم که حکم تکلیفی از آن انتزاع کنیم صحیح است اما بر عکس آن صحیح نیست.

به گزارش خبر گزاری وسائل درس خارج استاد رضائیان در تاریخ 19 آذر در حرم مطهر برگزر شد در این جلسه ایشان بیان داشتند که وقتی می خواهیم یک حکم وضعی داشته باشیم که حکم تکلیفی از آن انتزاع کنیم صحیح است اما بر عکس آن صحیح نیست  به این معنا که اگر ما بخواهیم فضای تکوین را لحاظ کنیم در فضای قانون گذاری یک واقعیتی هست مثلا نسبت من با این مال ملاحظه  می شود بعد از این ملاحظه و نسبت سنجی با نتیجه و آثار حکم اخذ می شود اگر بخواهد این نسبت برقرار شود این نسبت با حکم برقرار می شود یا خودش هست؟  جواب این است که نسبت وضعی خودش هست و بعد حکم بر آن بار می شود.

خلاصه جلسه:

ما وقتی می خواهیم یک حکم وضعی داشته باشیم که حکم تکلیفی از آن انتزاع کنیم صحیح است اما بر عکس آن صحیح نیست  به این معنا که اگر ما بخواهیم فضای تکوین را لحاظ کنیم در فضای قانون گذاری یک واقعیتی هست مثلا نسبت من با این مال ملاحظه  می شود بعد از این ملاحظه و نسبت سنجی با نتیجه و آثار حکم اخذ می شود اگر بخواهد این نسبت برقرار شود این نسبت با حکم برقرار می شود یا خودش هست؟  جواب این است که نسبت وضعی خودش هست و بعد حکم بر آن بار می شود.

ما احکام را تابع مصالح و مفاسد واقعیه می دانیم این مصالح و مفاسد واقعیه کجاها هستند؟

جواب این است که حکم تکلیفی ماخوذ از حکم وضعی مصالح و مفاسد دارد من مالک یک شی هستم این می شود حکم وضعی ولی حکم تکلیفی آن که حرمت تصرف غیر بدون رضایت من است این حکم تکلیفی تابع مصالح و مفاسد است. ممکن است در حکم وضعی مصالح و مفاسد تصرفی نداشته باشد.

 

اصل بحث:

اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعه و فی کل ساعه ولیا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا برحمتک یا ارحم الراحمین، سلامتی و تعجیل درظهور امام زمان علیه السلام و شادی روح نبی مکرم اسلام (ص) و امیر المومنین (ع) و حضرت فاطمه زهرا (س) و فاطمه معصومه (س) و امام و شهدا، سه تا صلوات عنایت بفرمایید: اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم.

 

بسم الله الرحمن الرحیم

امیر المومنین علی (ع) می فرماید: خیر الامراء من کان علی نفسه امیرا، بهترین امیران کسانی هستند که بر نفس خود مسلط هستند مکمل این صحبت فرمایش سابق امیر المومنین هست که خدمت شما عرض کردیم که فرموده بودند من ساسا نفسه فقد ادرک السیاسة  این دو مکمل یکدیگرند.

توضیح:

 کسی که بتواند خودش را  تدبیر کند تازه می فهمد سیاست یعنی چه، حالا این روایت یک مرتبه بعد است وقتی شخصی توانست تدبیر امور خود را بر عهده بگیرد بعد از آن نوبت به تدبیر دیگران و افضلیت در امرایی می رسد و در میان امرا کسی  بهتر از بقیه است که در خصوصیت تسلط بر خود از دیگران  سبقت گرفته باشد.

توضیح بیشتر:

اما با یک نگاه دیگر و نه از باب افضلیت با قرینه قرار دادن روایت قبل که می فرمود کسی می تواند سیاست را درک کند، اینجا افعل تفضیل به این معناست که امیر همچین خصوصیتی را دارد و با داشتن این خصوصیت است که به او امیر اطلاق می شود.

اینجا از این باب است که اگر امیر بخواهد امارت کند باید اول بر خود امارت کند و الا امارت او یا حدوث پیدا نمی کند یا بقاء پیدا نمی کند.

برخی مواقع امارت بر اساس فهم طرف است ممکن است فرد بر اساس قواعد اسلامی بر خود امارت نکند ولی بالاخره یک نوع امارت برخود دارد.

از حکام جور کسانی بوده اند که در حالی که بر خودشان مسلط بوده اند بر دیگران ظلم کرده اند یعنی ولو بر طبق کینه به دیگران ظلم می کرده اند و ضربه می زده اند مثل معاویه که اینگونه بوده است و چقدر با یزید در ظاهر اختلاف داشته است و نمی گذارد در عرصه عمومی مفاسد او علنی شود.

بر اساس شریعت اسلام آن امارتی افضل الامارت است که آن شخص بر خود امارتی داشته باشد که از سنخ امارات مورد رضایت الهی باشد.

مرتاض هندی هم برای  خود اماراتی دارد اما از نوع امارت مشروع نیست لذا در فضای فقه اسلامی از فقیه عادل و اورع و افقه و . ..  یاد می شود و این از باب افضل الامراء است.

تقوی و ورع امارتی است بر خود که بر اساس خواست شریعت شکل گرفته است و همین نسبت باید در میان ارکان اجرایی نظام وجود داشته باشد باید غیر از ولی فقیه همه ارکان نظام با مراتب متفاوت این را دارا باشند.

رئیس جمهور، رئیس قوه قضاییه، رئیس قوه مقننه، وزرا و . . .  با مراتب مختلف باید دارای باید دارای تقوی به معنای افضل الامرا باشند.

لذا نمی توان از مجری استفاده کرد که مسلمان نباشد زیرا باید امارت بر خویشتن آنهم از نوع شرعی داشته باشد چرا که می خواهد بر بیرون امارت داشته باشد و پیاده کند کسی که بر خود امارت نداشته باشد چطور می تواند بر دیگران امارت داشته باشد و حتی برخی حتی همچین امارتی را قبول ندارند . این ارشاد عقل هم می باشد.

نثار روح نبی مکرم اسلام و امیر المومنین و حضرت زهرا سلام الله علیهم صلواتی عنایت بفرمایید.

در حکم وضعی به این بحث رسیدیم که اگر ما بخواهیم حکم تکلیفی را از حکم وضعی انتزاع کنیم (نوع دوم) اینجا اشکال پیش می آید که آیا می شود با یک خطاب مستقل جعل کنیم یک حکم وضعی در جزئیت را.

مثال:

شنبه ترکیبی بیان شده است مثل نماز آیا می شود یک شنبه یک جعل جدید صورت بگیرد و گفت که یک چیزی را می خواهیم اضافه کنیم اشکال کرده اند که امور تکوینی و وضعی این چنین نیست که شما می خواهید به آن چیزی اضافه کنید اینها اعتباری نیستند اینها مقام تکوین هستند یا تحقق دارند یا تحقق ندارند نمی توان چیزی به ان اضافه کرد.

اما در صورت اول از حکم شرعی وضعی که بنا بود از وضع، حکم تکلیفی بیرون بکشیم مثلا زوجیت بیاید و وجوب انفاق از آن استفاده بشود ملکیت بیاید و از آن حرمت تصرف غیر مالک استفاده می شود.

آیا در اینجا می توانم زوجیت را توسط یک جعل مستقل بیان کنم؟

در اینجا برخی فرموده اند که زروجیت را می توان بوسیله یک جعل مستقل محقق کرد اما بیان و توضیح آن:

ما وقتی می خواهیم یک حکم وضعی داشته باشیم که حکم تکلیفی از آن انتزاع کنیم صحیح است اما بر عکس آن صحیح نیست  به این معنا که اگر ما بخواهیم فضای تکوین را لحاظ کنیم در فضای قانون گذاری یک واقعیتی هست مثلا نسبت من با این مال ملاحظه  می شود بعد از این ملاحظه و نسبت سنجی با نتیجه و آثار حکم اخذ می شود اگر بخواهد این نسبت برقرار شود این نسبت با حکم برقرار می شود یا خودش هست؟  جواب این است که نسبت وضعی خودش هست و بعد حکم بر آن بار می شود.

دور موجود در این مساله

اگر بخواهیم از حکم آن را بکشیم بیرون، رابطه بخواهد با حکم در بیاید این نسبت یک نسبت دوری است اینجا اگر بخواهیم این نسبت تکوینی خارجی را از خود حکم فهم کنیم این به این معنی می شود، زوجیت متوقف بر این حکم است و خود حکم هم متوقف بر زوجیت است پس باید متوقف بر این حکم رابطه ای داشته باشیم رابطه ای که تابع مصالح و مفاسد است این نسبت برقرار است بعد از اوست که این حکم جعل می شود.

لذا اگر بخواهیم این حکم را از قبل داشته باشیم یعنی قبل از نسبت، دور پیش می آید.

سوال:

نسبتی که بین حکم برقرار است از کجاست؟

از آن امر خارجی از آن نسبیت زوجیت خارجی، این نسبت زوجیت  خارجی قبل از آن است یا بعد از آن، اگر بخواهد بگوید بعد از آن ما می گوییم شما گفتید حکم متوقف بر آن امر خارجی است حالا می گویید بعد از آن و متوقف بر آن است این دوری است که در اینجا لازم می آید و دور صریحی است.

مصالح و مفاسد واقعیه از کجاها می آیند؟

ما احکام را تابع مصالح و مفاسد واقعیه می دانیم این مصالح و مفاسد واقعیه کجاها هستند؟

در مرحله اول انسانی آمده است در کره خاکی و با اطراف خود نسبتی دارد که این نسبت دارای آثار متفاوتی است چه دنیوی و چه اخروی.

اگر شخصی یک سمی را بخورد از نسبت خورنده و آکل با آن شی خارجی یک اثری حاصل می شود و آن ضرر شدیده  است  این می شود مصلحت و مفسده، این نسبت یک نسبت خارجی است.

من نسبتم با امور خارجیه یک نسبت ثابتی است و در امور خارجیه و در بطن خارج وجود دارد.

شارع بر این مصلحت و مفسده که از نسبت من با امور خارجیه بوجود می آید حکم بار می کند این حکم بار شده با نتیجه سنجیده می شود.

یک اشکال:

ممکن است کسی بگوید حکم وضعی که بر اساس  مصالح و مفاسد نیست یک رابطه و نسبت خارجی است.

جواب:

جواب این است که حکم تکلیفی ماخوذ از حکم وضعی مصالح و مفاسد دارد من مالک یک شی هستم این می شود حکم وضعی ولی حکم تکلیفی آن که حرمت تصرف غیر بدون رضایت من است این حکم تکلیفی تابع مصالح و مفاسد است. ممکن است در حکم وضعی مصالح و مفاسد تصرفی نداشته باشد.

ترتب احکام بر یکدیگر

ملکیت و زوجیت که می گوییم آثار وضعی دارد این آثار وضعی خودشان احکام تکلیفی با خود می آورند مثل ضمان که از آثار ملکیت است که تبدیل به حکم تکلیفی شده است.

برخی اینطور استناد کرده اند که که اگر ما بخواهیم زوجیت را از وجوب انفاق انتزاع نکنیم محذوریت لغو پیش می آید به این معنی که اگر وجوب انفاق جعل نشود حکم زوجیت لغو می شود یعنی هر جا وضع داریم یک حکم تکلیفی هم داریم.   

اشکال:

به مطلب فوق اشکال شده است:

1-  زوجیت یک بنیاد عقلانی دارد که یک نسبت واقعی خارجی است با قطع نظر از تشریع بین عقلا هم موجه است لذا تشریع کننده اسلام نیست تا لغویت لازم بیاید.

2-  هر چند امکان دارد وجوب انفاق را بر هر زنی جعل کنیم منتهی جعل متکرر دور از نظام عقلاست  و این امر شاقی است که خداوند برای تک تک اینها جعل مستقلی انجام داده باشد.

اما اگر زوجیت قبلا جعل شده باشد مولا با یکبار جعل حقیقت را بیان می کند.

السلام علیک یا ابا عبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک علیک منا سلام الله ابدا ما بقینا و بقی اللیل و النهار و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم السلام علی الحسین و علی علی ابن الحسین  و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین.       

    

 

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۲۲ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۲۹:۲۹
طلوع افتاب
۰۶:۰۶:۱۹
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۲۳
غروب آفتاب
۱۹:۵۹:۴۲
اذان مغرب
۲۰:۱۸:۱۳